| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
"مفاهیم قسط ، جور ، عدل و ظلم در اقتصاد اسلامی و موضوعات اجتماعی"
در مطالعات اسلامی بویژه اقتصاد اسلامی ، تسلط بر معانی واژهای کاربردی موجب درک عمیق موضوعات مطروحه می شود . در فرهنگ لغات دهخدا "قسط"به معنای دادگری و عدم اعمال تبعیض در مقابل "جور" یعنی حق کسی را بدیگری دادن ، آمده است . بنابر این به استناد اعتقاد به "قسط"، نباید بین افراد تبعیض قائل شد . معانی "ظلم" و "عدالت" چگونه تبیین می گردند ؟
با ذکر مثالی معانی کلماتی مانند ظلم ، جور ، عدل و قسط را بیان می کنیم :
- به حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع خود" تصاحب می کنیم ، "ظلم" می گوییم.
- به حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع دیگری" تصاحب می کنیم ، "جور" می گوییم .
- در حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع خود" تصاحب نمی کنیم ، " عدل" می گوییم.
- در حالتی که "دارایی" کسی را به "نفع دیگری" تصاحب نمی کنیم ، " قسط" می گوییم .
واژه "قسط" معمولاً در حوزه اقتصادو در بخش تخصیص دارایی ها به افراد براساس عدالت اجتماعى میان آنان کاربرد دارد كه در مقابل "جور" قرار گرفته است ، ولى مفهوم "عدل" شامل برقراری عدالت در ابعاد اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اعتقادی و ... می گردد ، كه در مقابل "ظلم" است.
عدالتخواهی ، در بیان آسان است ؛ اما در عمل با موانع گوناگون مواجه است . شاید سخت ترین امور نظام اسلامی تامین عدالت در جامعه اسلامی است . عدالت مختص به برقراری عدالت اقتصادی نیست ؛ عدالت در همهی امور و شؤون زندگی بسیار دشوار است . در اسلام ، رعایت کامل "عدل" تنها محدود به ظهور حضرت امام قائم (عج الله تعالی فرجه شریف) می باشد اما رعایت "قسط" اهمیت خاصى دارد . مثلاً در نظام اسلامی ، بیت المال باید به نحو یکسان به مستضعفین ، تخصیص یابد . داستان آهن گداخته امام على علیه السلام و امتیاز طلبی و زیاده خواهی برادرش عقیل بن ابیطالب که دومین فرزند ابوطالب محسوب می گردید را در خطبه 224 نهج البلاغه به یاد آورید ، امیر المومنین علی علیه السلام بر اساس رعایت "قسط" و عدالت اقتصادی بود كه فرمودند : به خدا قسم عقيل را در اوج فقر ديدم كه يك من گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت ، و كودكانش را از پريشانى فقر با موهاى غبار آلود و رنگهاى تيره ديده كه گويى صورتشان را با نيل سياه كرده بودند ، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار مىكرد ، من به گفتارش توجه مىكردم ، و او خيال مىكرد كه دينم را به او فروخته ، و از راه و روش ام دست برداشته و به خواستهاش تن می دهم .
در نظر امیرالمؤمنین علیهالصّلاةو السّلام منصب حکومتی نباید وسیلهای برای راحتی و عیش و کسب دنیا برای خود باشد . این کسب و کار مانند بقیه کسب و کار ها نیست بلکه یک مسؤولیت است . اشتغال به این مسؤولیت برای آن نیست که شاغل چیزی به دست آورد ، مالی جمع کند ، آیندهی خود و فرزندانش را از این راه تأمین کند و یا در دنیا خوش بگذراند ، بلکه هدف اجرای عدالت ، تأمین آسایش آحاد مردم ، فراهم کردن زمینهی شکفتن استعدادهای آحاد جامعه بمنظور تعالی انسانها در جهت هدایت و صلاح بنیآدم است . امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در خطبه 126 مى فرمایند :
"آيا مرا فرمان مى دهيد كه پيروزى را طلب كنم به ستم كردن بر كسى كه زمامدار او شده ام ، به خدا سوگند چنين نكنم تا شب و روز از پى هم مى آيند و در آسمان ستاره اى از پس ستاره ديگر طلوع مى كند . اگر اين مال از آن من مى بود ، باز هم آن را به تساوى به ميانشان تقسيم مى كردم . پس چگونه چنين نكنم ، در حالى كه، مال از آن خداوند است." بنابر این اعمال تبعیض میان آحاد جامعه ، به هر دلیلی حتی دلایل ارزشی مانند دانش ، زهد و ... در جامعه اسلامی در مبحث تخصیص بیت المال جایز نیست چراکه بیت المال مطلق است و شامل همه مردم مى شود.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید